يادداشت سردبير، شماره ٢٨
سياوش دانشور
نبرد ١۶ آذر

امسال روز دانشجو تکرار سال پيش نبود. يکسال گذشته دانشگاه مملو از اعتراض بود. در اين يکسال با احمدى نژاد و دولتش تعيين تکليف شد. در اين يکسال چپ و راست در دانشگاه متعين تر شد. تحکيميها و راست هاى افراطى که نام خود را "ليبرال" گذاشتند، همراه با رسانه هاى رژيم در کوبيدن چپ و "اعلام خطر چپ" براستى مايه گذاشتند. در مواردى ياد دوران "انقلاب فرهنگى" افتادند، پلاکارد پاره کردند، گفتند "تحمل پلاکارد سرخ" را ندارند، عليه چپ تحريک کردند، و مرزشان را همراه با اصلاح طلبان دولتى و راستها و ديگران با چپ تاکيد کردند. سال گذشته در عين حال دستگيرى و اخراج و تعدى به دانشگاه افزايش يافت. مجادلات قلمى بالا گرفت و تبليغات عليه چپ با ادبيات کلاسيک ضد چپ گسترش يافت. ١۶ آذر در متن اين اوضاع و اخراجها و دستگيرى ها و احکام انظباطى و انواع محدوديتها برگزار شد. دولت و حراست و نيروى انتظامى تا روزنامه ها و "بال ديگر نظام" و ارگانهاى دانشجوئى شان عليه چپ متحد ظاهر شدند. نه فقط در دانشگاه بلکه در جنبش کارگرى، در جنبش آزادى زن، در جامعه، عليه مردم و آزاديخواهى يقه پاره کردند. چوبه هاى دار را همه جا برافراشتند. ترور کردند. شکنجه کردند. تجاوز کردند. فعال کارگرى و حقوق زن و حقوق مدنى و اجتماعى را دستگير و زندانى کردند. برايشان پاپوش دوختند. تلاش کردند سياست شان را به کارگران و مردم بفروشند. هرآنچه در چنته شان بود بيرون ريختند.
١۶ آذر امسال کشمکش برسر ايندور بود. يک جبهه کشمکش چپ و راست در مقياس جامعه بود. جدال آزادى و ارتجاع بود. نمايش گردن نگذاشتن و نپذيرفتن بود. ادامه مقاومت و اعتصابات قهرمانانه کارگران بود. ادامه تلاش زنان براى حقوق برابر بود. صداى حق طلبى جامعه بود. ١۶ آذر فراتر از دانشگاه و يک مناسبت روتين بود. رژيم اسلامى عليرغم دستگيريها و آدم ربائيهائى که سازمان داد، نتوانست اين روز را پشت سر بگذارد. قرار بود صداى مستقل عليه جنگ و براى آزادى و برابرى و دفاع از کارگر و زن و آزادى انسان بلند نشود. قرار بود جناح ديگرشان دانشگاه و دانشجو را بعنوان "يک عنصر فعال اجتماعى" پشت سياست "صلح و حقوق بشر" و انتخابات رژيم ببرد. نتوانستند. همه اينها پاسخ گرفت. با شعار آزادى و برابرى و تحريم انتخابات پاسخ گرفت. با شعار آزادى زندانى سياسى پاسخ گرفت. با دانشگاه پادگان نيست پاسخ گرفت. با سرود انترناسيونال پاسخ گرفت. ١۶ آذر چکيده تمايل و جهت جنبش آزادى و برابرى و راه حل انسانى در مقابل جنگ و دولتهاى جنگ طلب و در مقابل خيل ناسيوناليستها و ملى اسلامى ها بود. شعارهاى انسانى و آزاديخواهانه ١۶ آذر، با رنگ سرخى که شايسته آنست، نماينده تمدن و مدنيت و آزادمنشى و برابرى طلبى مردم ايران بود.
اگرچه جمهورى اسلامى و راست در ١۶ آذر نتوانست استقامت چپ را درهم شکند، اما توانست با حمله به فعالين دانشجوئى حدود ٣٠ نفر را در تهران و شهرستانها دستگير و زندانى کند. اولين کار تلاشى فشرده و همه جانبه براى آزادى دستگير شدگان است. بايد رژيم اسلامى را پشيمان ساخت. شعار آزادى زندانى سياسى بايد بيش از هر زمان به صدر شعارها و خواستها برود. حمايت دانشگاه از جنبش کارگرى و جنبش زنان بايد با حمايت متقابل کارگر و زن و دانشجو و کل اردوى آزادى و برابرى پاسخ بگيرد. اين جنبش انسانى و آزاديخواهانه اگرچه سنگرها و جبهه هاى متعددى دارد اما متعلق به يک افق اجتماعى واحد براى تغيير است. ١۶ آذر ادامه دارد چون فشرده و جمعبندى اعتراض راديکال جامعه است. و اعتراض راديکال و نخواستن وضع موجود هر روز در جبهه اى از نبرد طبقاتى در جريان است. نبرد ١۶ آذر، نبرد اردوى آزادى و برابرى و سوسياليسم عليه اختناق و تبعيض و ارتجاع سرمايه دارى اسلامى بود.
و بالاخره اين اشانتيونى از اعتراض نسل جديد است. نسلى که توقع و تلقى اش از زندگى و آزادى و حق با جمهورى اسلامى فاصله نورى دارد. اين نسل رژيم اسلامى را نميپذيرد و دستگيرى تعدادى فعال دانشجويان نميتواند مانع اين نخواستن شود. اين نسلى است که جنگش را با رژيم اسلامى آغاز کرده است. اين نسل وضعيت موجود را نميخواهد و حکومت اسلامى و اپوزيسيون بورژوائى پاسخى براى آن ندارد. اين نسل عدالتخواهى و مدرنيسم و انسانگرائى اش را در سوسياليسم  و آلترناتيو کارگرى يافته است. آينده از آن اين نسل آوانگارد و سوسياليست است. زنده باد نسل سرخ ١۶ آذر!